دهه اول گفتند جناحین "چپ" و "راست"!
اقتصاد متمرکز در دولت و موضع افراطی علیه امریکا را منتسب به چپ و برعکس آن، راست لقب می گرفت!
دهه سوم راست شد اصول گرا و چپ شد اصلاح طلب اگر چه چپ دهه سوم باعنوان اصلاح طلب و تغییر موضع نسبت به غرب و خواستار مذاکره با امریکا بودند و را ست قدیم شد بنیاد گرا و نماد امریکا ستیزی را از ان خود نمودند!
دهه چهارم انقلاب، اقتصاد و رانت واختلاس زیربنای مواضع سیاسی قرار گرفت و شلم شولوایی شد که بیا و نپرس!! نه چپ ماند و نه اصول گرا و نه اصلاح طلبی هست و نه بنیادگرا!
هم اکنون مجبور به خط کشی جدید هستیم و من هم اکنون مرزبندی در درون حکومت را میان "تندروها" و " غیر تندروها" تقسیم میکنم.
تندرو یعنی افراط در دین و سیاست و اجتماع و به هلاکت رساندن "انقلاب" که در امثال رادان ظهور و بروز پیدا می کند که البته این جناح حاکمیت را قبضه کرده است و عاقبت انقلاب را خدا بخیر کند!
و غیر تندرو ها اهل اجتهاد و تحلیل واقعی تر از جامعه هستند اما ترسو و محافظه کار بوده و مواضع درگوشی را اشاعه می دهند! مخالف رویه رادان در مقابله با ححاب هستند اما در گوشی!
درنتیجه ما امروز حزب مستقل یا روشنفکر شجاع نداریم یا نگذاشته اند داشته باشیم ...
ادامه دارد ...
محمد صفری