تاریخ انتشار : ﺳﻪشنبه 16 اردیبهشت 1393

محمد صفری- استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل سیاسی

سناتور رابرت رئیس کمیته روابط خارجی مجلس سنا با 25 سناتور دیگر روز  پنجشنبه مورخه 28 آذرماه سال جاری لایحه جدیدی در خصوص  تشدید تحریم ها علیه ایران ارائه نمودند.کاهش صادرات نفت ایران، وادار کردن دولت آمریکا به پشتیبانی از اسرائیل در صورتیکه رژیم صهیونیستی به ایران حمله  نماید از جمله اهداف این لایحه بوده است.

 تشدید تحریم ها علیه ایران درحالی مطرح می گردد که در 24 نوامبر(سوم آذرماه سال جاری) در"طرح اقدام مشترک" بین ایران و5 عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل بعلاوه آلمان حاصل شد در این طرح تصریح شده است که دولت اوباما ظرف 6 ماه آینده تحریم های جدیدی علیه ایران وضع نکند!

نقض پیمان توسط طرف قدرتمند و زورگوی قراردادهای بین المللی یا دوجانبه در طول تاریخ و حتی در قرن اخیر که جهان مدعی دموکراسی و احترام به تمامیت ارضی کشورها از آن یاد می گردد کاملاً مسبوق به سابقه بوده و هیچگونه جای تعجب از خود بجای نخواهد گذاشت اما در رخداد اخیر تنها دم خروس است که مشهود است اوباما قسم حضرت عباس می خورد اما نتوانسته است دم خروس را پنهان نگه دارد.

1ز 25 نفر سناتور مجلس سنا که اقدام به ارائه لایحه مذکور نمودند 12 نفر آن از حزب دموکرات می باشند یعنی حزبی که اوباما از آن طریق به قدرت رسیده است و می بایستی رئیس جمهور را مورد حمایت خود قرار دهند رفتار واهداف حزبی  پیش از این نمایانگر این مهم می باشد که رئیس جمهور برآمده از هر یک از احزاب جمهوریخواه یا دمکرات می بایستی مورد حمایت وتقویت حزب خود باشند وسوابق پیش از این نیز بر این  فرضیه  صحه می گذارد لهذا واقعیت این است که  رئیس دولت آمریکا در کنار سنا تور های هم حزب خود قرار دارد وهردو تمایلی به  شفاف سازی ونهایتا عادی شدن پرونده هسته ای ایران نخواهند داشت اما لازم است رئیس دولت آمریکا نقش آدم خوبه را بازی کند و افکار عمومی جهان از طریق رفتار ظاهری رئیس جمهور آمریکا چهره این کشور را همچنان حامی صلح و مخالف توتالیتاریسم نشان بدهند.

اسناد موثق حاکی است که از زمان حضور آمریکا در افغانستان (سال2003) تا کنون تولید مواد مخدر 40 برابر شده و ابعاد اشغال این کشور عمق بیشتری یافته و کشتار غیرنظامیان افزایش یافته و هیچ چشم اندازی تامین امنیت در افغانستان دیده نمی شود. حمله به بهانه  دروغین انباشت سلاح های هسته ای در کشور عراق هیچ آرامش و آزادی برای مردم آن به ارمغان نیاورده و در فروپاشی شوروی به بهانه فضای باز سیاسی و کنار گذاشتن کمونیزم بین الملل هیچ کمک انسان دوستانه ای از دولت آمریکا علیرغم ادعاهای این دولت به مردم واگذار نشده است، مصر، سوریه ، لبنان ، فلسطین ، یمن ، بحرین، لیبی و هر نقطه از دنیا که جنگ و خونریزی و چپاول هست حتماً  رد پای دولت آمریکا و نظامیان این کشور دیده می شوند وهمواره دم خروس در این مناطق قابل پنهان کردن نبوده است!

از اینرو تیم مذاکره کننده ایران با تأمل به واقعیت های جاری و الهام گرفتن از تاریخ معاصر رفتار سیاسی اینگونه کشورها پای میز مذاکره نشسته و با "استراتژی اقتدار وتعامل" ضمن نشان دادن دم خروس نزذ افکار عمومی دنیا اجازه تحقیر وتحدید حقوق ملت ایران را نخواهند داد.

نفس مذاکرات برای کشور صلح طلبی چون ایران همواره مثبت است و با اتخاذ رویکرد فوق  (استراتژی اقتدار وتعامل) می تواند نهایتا آمریکا ومدعیان صلح جهانی را به انزوا کشانده وبسترسازی مناسب برای رشد وتوسعه اقتصادی کشور را فراهم نماید. این امر محقق نخواهد شد مگر اینکه مذاکرات را به برنامه های اقتصادی خود گره نزده و برنامه ریزیهای اقتصادی کشور را به نتایج مذاکرات وابسته ندانیم. نباید اهمیت مذاکرات را در رسانه ها به حدی برسانیم که اصل مذاکرات باعث بی ثباتی اقتصادی بوجود آورد به این معنا  که گرم  وسرد شدن روند مذاکرات  نباید به معنای گرم وسرد شدن چرخه اقتصاد وتجارت داخل کشور گردد!  باید اقتصاد ایران را از وابستگی به مذاکرات هسته ای کم نموده وموت وحیات هر یک مستقل از یکدیگر تعریف  گردند از اینرو توصیه می شود  اهمیت مذاکرات هسته ای را از آسمان به زمین آورده، مردم ومسئولین را بسمت واقعیات موجود سوق داده وبرنامه های کوتاه مدت ودراز مدت را برمبنای نه نتایج مذاکرات بلکه بر مبنای شرائط موجود محقق سازیم. واقعیت های موجود اینست که آمریکا پرونده هسته ای ایران  نه حقوقی بلکه سیاسی است و خواست شفاف سازی ابزاری است فریبکارانه نه راهبردی صلح طلبانه! لهذا پرونده هسته ای ایران اهرم فشاری است در دست آمریکا  که بیش از 10 سال با آن بازی کرده وتلاش دارد ظرفیت این بازی را افزایش دهد از اینرو مبنای مذاکرات برای تیم مذاکره کننده باید مقابله با بازی غرب وخلع ید نمودن ابزارهای این بازی با هدف انزوای امریکا وغرب باشد لهذا نباید اجازه داده شود که طولانی شدن مذاکرات وپست وبلندی های آن به اقتصاد داخلی لطمه وارد کند و تجار واقتصاد دانان ما را بین زمین وآسمان معلق نگاه دارد.